خسته م

ساخت وبلاگ
به خودش ایمان داشتم همیشه ولی رفتارش طوری شده دیگه کاملا احساس تنهایی و  بی اهمیت بودن وپوچی میکنم، دو ساله یه فرصت گیر نیورده یه زنگ بزنه درست صحبت کنیم باهم ، حتی یه ساعت با تکست و تلگرام هم نیومده صحبت کنیم.. همش در حد سلام چطوری و خوبم خوبی، که اونم هرکدوم همون موقع جوابش نمیاد، یا میاد و دیگه میره برا چند روز، نمیدونم واقعا توقع زیادیه؟ 

واقعا همش چشمم انتظارشم منتظرم یه چیزی زنگی پیغامی ازش باشه و اماده وایسادم جواب بدم، همین تلگرام هم که رو گوشیمه واقعا فقط بخاطر اون پاکش نمیکنم.. انقد جمع شده این ناراحتیامو چشم انتظار بودنم اذیتم کرده کم نیست بخدا این همه مدت.. نمیدونم دیگه چجوری غر بزنم اینجا تا دو روز میتونم بنویسم ولی میدونم اروم نمیشم چون اصل قضیه سر جاشه.. 

عنوان ندارم...
ما را در سایت عنوان ندارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xmind بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 4 بهمن 1397 ساعت: 20:00